آموزش ارز دیجیتالمفاهیم ارز دیجیتال

تحلیل تکنیکال چیست؟

آشنایی با مهم‌ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت آینده یک بازار مالی، مثلاً بازار ارز دیجیتال است، بر اساس داده‌های گذشته بازار مثل حجم معاملات، میانگین قیمت و غیره است. تحلیل تکنیکال بر این نظریه استوار است که اقدامات جمعی (خرید و فروش توسط فعالان بازار) به طور دقیق در نمودار قیمت منعکس شده و بنابراین، به طور مداوم قیمت منصفانه یک دارایی را به ما نشان می‌دهد.

اگر شما هم قصد آموزش تحلیل تکنیکال را داریدَ، به خواندن این مقاله ادامه دهید. در این مقاله  با مهم‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نیز آشنا خواهیم شد. همراه ما باشید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های تحلیل بازارهای مالی است که بر اساس بررسی الگوها و حرکات قیمت در نمودارها انجام می‌شود. این روش به سرمایه‌گذاران و معامله‌گران کمک می‌کند تا با تحلیل داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات، روندهای آینده را پیش‌بینی کنند. تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که تمام اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری در قیمت‌ها نهفته است و با استفاده از ابزارهایی مانند خطوط روند، الگوهای قیمتی، و اندیکاتورها می‌توانند نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی کنند.

این نوع تحلیل به جای تمرکز بر عوامل بنیادی مانند وضعیت اقتصادی، اخبار یا عملکرد شرکت‌ها، به رفتار بازار و روانشناسی سرمایه‌گذاران توجه دارد. تحلیلگران تکنیکال معمولاً از نمودارهای روزانه، هفتگی یا ماهانه استفاده می‌کنند و به دنبال شناسایی الگوهای تکراری هستند که می‌تواند نشان‌دهنده تغییرات احتمالی در قیمت باشد. به طور کلی، تحلیل تکنیکال ابزاری مفید برای مدیریت ریسک و اتخاذ تصمیمات آگاهانه در بازارهای مالی به شمار می‌آید.

تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تغییرات قیمت گذشته  قابل اطمینان ترین شاخص عملکرد آینده قیمت است. تحلیل تکنیکال نه تنها توسط تریدرهای تکنیکال استفاده می‌شود، بلکه بسیاری از معامله‌گران فاندامنتال نیز برای تصمیم‌گیری و شناسایی نقاط ورود و خروج خود، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

آموزش تحلیل تکنیکال

تایم فریم‌ها 

تحلیل‌گران تکنیکال چارت‌ها را به منظور پیش‌بینی روند آینده قیمت تجزیه و تحلیل می‌کنند. دو متغیر اصلی در تحلیل تکنیکال وجود دارد، یکی تایم فریم و دیگری اندیکاتورها که یک معامله‌گر برای پیش‌بینی قیمت از آن‌ها استفاده می‌کند.

تایم فریم‌ها در نمودار قیمت از یک دقیقه تا ماهانه یا حتی سالانه ارائه می‌شود. بازه‌های زمانی محبوب که تحلیلگران تکنیکال بیشتر استفاده می‌کنند عبارت‌اند از:

  • نمودار 5 دقیقه‌ای
  • نمودار 15 دقیقه‌ای
  • نمودار ساعتی
  • نمودار 4 ساعته
  • نمودار روزانه

تایم فریمی که یک تریدر برای تحلیل انتخاب می‌کند، به سبک معاملاتی شخصی آن معامله‌گر بستگی دارد. برای مثال تریدرهای روزانه (Day Traders)، از تایم فریم‌های کوتاه‌تر مثل نمودارهای 5 دقیقه‌ای یا 15 دقیقه‌ای استفاده می‌کنند. معامله‌گران بلندمدت تمایل بیشتری به تجزیه و تحلیل بازارها با استفاده از نمودارهای یک ساعته، 4 ساعته، روزانه یا حتی هفتگی دارند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

حرکات قیمت در مدت زمان 15 دقیقه‌ای ممکن است برای یک معامله‌گر روزانه که به دنبال فرصتی برای کسب سود از نوسانات قیمت در طی یک روز معاملاتی است، بسیار مهم‌تر باشد. با این حال، همین حرکت قیمت وقتی در نمودار روزانه یا هفتگی مشاهده می‌شود ممکن است برای یک تریدر بلندمدت مهم نباشد.

آموزش تحلیل تکنیکال

برای مثال، تصویر زیر نمودار روزانه نقره را نشان می‌دهد که طبق آن قیمت طی چند ماه اخیر در یک دامنه، از تقریباً 16 تا 18.50 دلار در حال نوسان بوده است. یک سرمایه گذار بلندمدت ممکن است بر اساس اینکه قیمت اکنون تقریباً نزدیک کف دامنه مذکور است، تصمیم به خرید نقره بگیرد.

با این حال، همان پرایس اکشن (Price Action) در نمودار یک ساعته (تصویر زیر) یک روند نزولی پایدار را نشان می‌دهد که طی چند ساعت گذشته تا حدودی تسریع شده است. یک سرمایه گذار نقره که فقط علاقه‌مند به انجام معاملات در طول روز است، احتمالاً از خرید نقره بر اساس تغییرات قیمت در تایم فریم یک ساعته منصرف خواهد شد.

کندل استیک

نمودار کندل استیک (Candlestick) متداول‌ترین روش برای نشان دادن حرکت قیمت در یک نمودار است. یک کندل (به معنی شمع) از تغییرات قیمت در طی یک دوره زمانی واحد برای هر تایم فریم تشکیل می‌شود. هر کندل در یک نمودار یک ساعته عملکرد قیمت را به مدت یک ساعت نشان می‌دهد، در حالی که هر کندل یک نمودار 4 ساعته عملکرد قیمت را در هر بازه زمانی 4 ساعته نشان می‌دهد.

پیشنهاد ویژه:  هاوینگ بیت کوین چیست؟ تاریخ تمام هاوینگ‌ها + تغییرات قیمت

کندل ها به این صورت شکل می گیرند: بالاترین نقطه کندل بالاترین قیمت را (در بازه زمانی مورد نظر) نشان می‌دهد و پایین‌ترین نقطه کندل نشانگر کمترین قیمت در آن زمان است. بدنه یک کندل همانطور که در نمودارهای بالا نشان داده شده) نشانگر قیمت‌های باز و بسته (Close & Open) در بازه زمانی مد نظر است. منظور از قیمت باز و بسته همان قیمت بازگشایی و قیمت پایانی است.

اگر بدنه کندل به رنگ سبز (یا آبی) باشد، این نشان می‌دهد که قیمت پایانی (بالای بدنه کندل) بالاتر از قیمت بازگشایی (پایین بدنه کندل) بوده است. برعکس، اگر یک بدنه قرمز تشکیل شود، یعنی قیمت بازگشایی بیشتر از قیمت پایانی بوده است.

تم رنگی کندل دلخواه است. برخی از تریدرها از کندل سفید و سیاه استفاده می‌کنند (این فرمت رنگ پیش‌فرض است، و بنابراین یکی از متداول‌ترین آنها استفاده می‌شود). معامله‌گران دیگر ممکن است سبز و قرمز یا آبی و زرد را انتخاب کنند.

در هر حالت، آنها راهی آسان برای تعیین اینکه آیا قیمت در پایان یک دوره زمانی معین بالاتر یا پایین‌تر بسته شده است، ارائه می‌دهند. تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارهای کندلی اغلب ساده‌تر است، زیرا تحلیلگر الگوها را بهتر تشخیص می‌دهد.

کندل دوجی

به عنوان مثال، کندل‌های دوجی (DOJI) نشانگر بلاتکلبفی در بازاری هستند که ممکن است سیگنالی برای تغییر روند قریب الوقوع باشد. ویژگی منحصر به فرد یک کندل‌ Doji این است که قیمت‌های باز و بسته یکسان است، به طوری که بدنه کندل یک خط صاف است. هرچه سایه‌های بالایی و یا پایینی کندل دوجی بلندتر باشند، نشان‌دهنده عمق بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است.

چندین کندل دوجی وجود دارد که هر کدام نام متمایز خود را دارند، همانطور که در تصویر زیر برایتان آورده‌ایم.

انواع کندل دوجی

دوجی معمولی یک کندل با سایه بلند است، که در آن قیمت در هر جهت به همان اندازه گسترش می‌یابد و در وسط محدوده قیمت باز و بسته می‌شود. این کندل نشانگر بلاتکلیفی در بازار است. هنگامی که یک کندل دوجی مانند این پس از یک روند صعودی ظاهر می‌شود، معمولاً به عنوان سیگنال تغییر روند در جهت معکوس شناخته می‌شود.

دوجی سنجاقک

کندل دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)، هنگامی که پس از یک روند نزولی طولانی مدت ظاهر می‌شود، نشان‌دهنده وارونگی روند احتمالی (تغییر به روند صعودی) است. دوجی سنجاقک نشان می‌دهد که فروشندگان قیمت را به میزان قابل ملاحظه‌ای پایین‌تر (سایه پایینی) آورده‌اند، اما در پایان دوره، قیمت بهبود می‌یابد تا در بالاترین نقطه خود بسته شود. این کندل اساساً بیانگر جبران فشار فروش شدید است.

دوجی سنگ قبر

برعکس دوجی سنجاقک، کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) نشان‌دهنده ریجکت شدید قیمت و جبران تلاش برای افزایش قیمت بازار است و از این طریق نشان می‌دهد که یک روند نزولی بالقوه ممکن است در راه باشد.

کندل دوجی چهار قیمتی

در کندل دوجی چهار قیمته (Four price doji)، قیمت در یک سطح باز و بسته می‌شود و تمام خرید و فروش‌ها نیز در همان قیمت در طول دوره زمانی مورد نظر انجام می‌گردد. این الگو به منزله بلاتکلیفی شدید بازار است.

جالب است بدانید که ده ها الگوی کندلی دیگر به همراه چندین نسخه وجود دارد. احتمالاً کامل‌ترین منبع برای شناسایی و استفاده از الگوهای کندل، سایت الگوی توماس بلکوفسکی (Thomas Bulkowski) است که به طور کامل هر الگوی کندلی را توضیح می‌دهد و حتی آماری را در مورد اینکه چند بار هر الگو از لحاظ تاریخی سیگنال معاملاتی قابل اعتماد داده است، ارائه می‌دهد.

اندیکاتورهای تکنیکال

علاوه بر مطالعه الگوهای کندل استیک، معامله‌گران تکنیکال می‌توانند از اندیکاتورهای متعدد نیز برای تصمیم‌گیری در معاملات خود استفاده کنند. اندیکاتورها (یا همان شاخص‌ها) ابزارهایی هستند که به تحلیل‌گران و معامله‌گران کمک می‌کنند تا روندها، الگوها و نقاط ورود و خروج مناسب را در بازارهای مالی شناسایی کنند. این اندیکاتورها معمولاً بر اساس داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات محاسبه می‌شوند و به صورت نمودار یا فرمول‌های ریاضی ارائه می‌شوند.

میانگین متحرک

میانگین متحرک به عنوان بهترین استراتژی تحلیل تکنیکال شناخته می‌شوند. بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی از یک یا چند میانگین متحرک استفاده می‌کنند. یک استراتژی متداول بر پایه میانگین متحرک می‌تواند چنین باشد: ​​ «خرید تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی 50 دوره اخیر (EMA) باقی بماند. فروش تا زمانی که قیمت زیر 50 EMA باقی بماند.»

پیشنهاد ویژه:  ۸ روش کلاهبرداری ارز دیجیتال که باید بدانید

تلاقی میانگین‌های متحرک (Crossovers) ​​یکی دیگر از شاخص‌هایی است که اغلب به کار می‌رود. برای مثال، خرید بیت کوین زمانی که میانگین متحرک 10 دوره‌‌ای از میانگین متحرک 50 دوره‌ای به سمت بالا عبور می‌کند.

هرچه عدد میانگین‌ متحرک ​​ بالاتر باشد، میزان نوسان قیمت در رابطه با آن بیشتر در نظر گرفته می‌شود. به عنوان مثال، عبور قیمت از بالا یا پایینِ میانگین متحرک 100 یا 200 دوره‌ای معمولاً بسیار مهم‌تر از عبور قیمت از بالا یا پایینِ یک میانگین متحرک 5 دوره‌ای در نظر گرفته می‌شود.

اعداد فیبوناچی

اندیکاتورهای پیووت (نقاط محوری)، که معمولاً علاوه بر نقطه محوری، چندین سطح حمایت و مقاومت را نیز مشخص می‌کنند، توسط بسیاری از معامله‌گران برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌شود. پیووت یک سطح حمایت یا مقاومت مهم است که بازار به آن واکنش نشان می‌دهد. اگر قیمت از پیووت عبور کند، این توسط بسیاری از معامله‌گران به عنوان «شکست» یا بریک اوت (Breakout) تعبیر می‌شود که باعث می‌شود قیمت به طور قابل توجهی بالاتر یا پایین‌تر برود (در جهت شکست).

نقاط محوری روزانه و سطوح حمایت و مقاومت مربوط به آنها با استفاده از قیمت‌های سقف و کف و باز و بسته روز معاملات قبلی محاسبه می‌شود. بیشتر شاخص‌های (اندیکاتورها) پیووت نقطه محوری روزانه را به همراه سه سطح حمایت زیر نقطه محوری و سه سطح مقاومت بالای آن نشان می‌دهد.

ابزار فیبوناچی

فیبوناچی یکی دیگر از ابزارهای محبوب تحلیل تکنیکال به شمار می‌آید. فیبوناچی یک ریاضیدان قرن دوازدهم بود که مجموعه‌ای از نسبت‌های ریاضی را کشف کرد که در بین معامله‌گران بسیار محبوب است. نسبت‌ها یا سطوح فیبوناچی، معمولاً برای مشخص کردن فرصت‌های معاملاتی (هم برای ورود و هم برداشت سود) که در طی روندهای پایدار بوجود می‌آیند، استفاده می‌شود.

نسبت‌های اصلی فیبوناچی 0.24، 0.38، 0.62 و 0.76 هستند که اغلب به صورت درصد بیان می‌شوند: 23 ٪، 38 ٪ و غیره. توجه داشته باشید که نسبت‌های فیبوناچی سایر نسبت‌های فیبوناچی را تکمیل می‌کنند: 24 ٪ برعکس یا باقیماندهِ 76 ٪ و 38 ٪ برعکس یا باقیماندهِ 62 ٪ است.

گفتنی است، تعداد زیادی از ابزارهای تکنیکال در دسترس وجود دارد که به طور خودکار سطح فیبوناچی را روی یک نمودار محاسبه و بارگذاری می‌کند.

ابزار اصلاحی فیبوناچی Fibonacci retracements)) پرکاربردترین اندیکاتور فیبوناچی است. پس از اینکه قیمت برای مدتی در صعود پایدار یا روند نزولی بوده است، اغلب قبل از ازسرگیری قیمت، اصلاحاتی در جهت مخالف پیش می‌آید. از سطوح فیبوناچی برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌شود.

به عنوان مثال، فرض کنید که قیمت بیت کوین از 10 دلار به 40 دلار به طور پیوسته صعود کرده است. سپس قیمت کمی به عقب برمی‌گردد. بسیاری از سرمایه‌گذاران به دنبال یک سطح ورودی مناسب برای خرید BTC در طی چنین روندی هستند.

اعداد فیبوناچی حاکی از آن است که اصلاح احتمالی قیمت مسافت برابر حرکت صعود از 10 به 40 دلار افزایش می‌یابد. در اینجا سرمایه‌گذاران سطوح 24 ٪، 38 ٪، 62 ٪ یا 76 ٪ فیبوناچی را به عنوان حمایت و مقاومت زیر نظر می‌گیرند.

این سطوح می‌توانند نشان‌دهنده نقاط بازگشت قیمت یا ادامه روند باشند. به عنوان مثال، اگر قیمت بیت کوین پس از یک روند صعودی به یک سطح خاص برسد و سپس شروع به کاهش کند، معامله‌گران می‌توانند از سطوح فیبوناچی برای شناسایی نقاط بالقوه حمایت استفاده کنند.

مثال از استفاده از ابزار فیبوناچی در بیت کوین

فرض کنید قیمت بیت کوین از 30,000 دلار به 40,000 دلار افزایش یافته است. برای استفاده از ابزار فیبوناچی، شما می‌توانید مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. شناسایی نقاط اوج و کف: در اینجا، کف (30,000 دلار) و اوج (40,000 دلار) را مشخص کنید.
  2. رسم ابزار فیبوناچی: با استفاده از نرم‌افزار تحلیل تکنیکال یا پلتفرم معاملاتی، ابزار فیبوناچی را بین این دو نقطه رسم کنید.
  3. تحلیل سطوح: سطوح فیبوناچی که به دست می‌آید به شرح زیر خواهد بود:
  • 23.6%: 38,236 دلار
  • 38.2%: 37,764 دلار
  • 50%: 35,000 دلار
  • 61.8%: 32,236 دلار
  1. نقاط ورود و خروج: فرض کنید قیمت بیت کوین شروع به کاهش می‌کند و به سطح 38.2% (37,764 دلار) می‌رسد. معامله‌گر می‌تواند این سطح را به عنوان یک نقطه خرید در نظر بگیرد، زیرا ممکن است قیمت در این سطح حمایت پیدا کند.
  2. تایید سیگنال: معامله‌گر می‌تواند با استفاده از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند الگوهای شمعی یا اندیکاتورهای دیگر، این سیگنال را تایید کند.
پیشنهاد ویژه:  لیست بهترین صرافی های معتبر ارز دیجیتال ایرانی در ۲۰۲۴

به این ترتیب، ابزار فیبوناچی می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا تصمیمات بهتری در مورد زمان خرید و فروش بیت کوین اتخاذ کنند.

اندیکاتورهای مومنتوم

میانگین‌های متحرک و بیشتر اندیکاتورهای دیگر در درجه اول بر تعیین جهت احتمالی بازار متمرکز هستند. با این حال، نوع دیگری از شاخص‌های تکنیکال وجود دارد که هدف اصلی آن تعیین جهت بازار نیست، بلکه تعیین قدرت بازار یا شتاب قیمت است. این اندیکاتورها شامل ابزارهای محبوب مانند اسیلاتور استوکستیک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اندیکاتور مکدی (MACD) و شاخص ​​ADX است.

اندیکاتورهای مومنتوم با اندازه گیری قدرت و شتاب حرکت قیمت، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا روند فعلی ادامه خواهد داشت یا خیر. از آنجا که شاخص‌های حرکت قدرت روند را اندازه گیری می‌کنند، آنها می‌توانند به عنوان سیگنال‌های هشداردهنده اولیه مبنی بر پایان دادن به یک روند، خدمت کنند.

به عنوان مثال، اگر اتریوم برای چند ماه در یک روند صعودی قوی و پایدار بوده باشد، اما پس از آن یک یا چند اندیکاتور مومنتوم سیگنال ضعیف صادر کنند، ممکن است زمان آن باشد که به سیو سود فکر کنیم.

نمودار 4 ساعته USD/SGD در زیر مقدار یک اندیکاتور مومنتوم را نشان می‌دهد. اندیکاتور مومنتوم مکدی در یک پنجره جداگانه در زیر پنجره نمودار اصلی ظاهر می‌شود.

افزایش شدید اندیکاتور MACD که از حدود 14 ژوئن آغاز شده، نشان می‌دهد که روند صعودی قیمت یک حرکت قوی است و نه فقط یک اصلاح موقت. هنگامی که قیمت در شانزدهم شروع به عقب نشینی به سمت پایین می‌کند، MACD عملکرد ضعیف تری را نشان می‌دهد؛ و به زودی پس از آن، یک صعود شدید از سر گرفته می‌شود.

تحلیل تکنیکال چیست؟

از آنجایی که اندیکاتورهای مومنتوم معمولاً فقط قدرت یا ضعف روند قیمت را نشان می‌دهند، اما جهت روند را نشان نمی‌دهند، آنها اغلب با سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی کلی ترکیب می‌شوند.

جمع بندی

در این مقاله به آموزش تحلیل تکنیکال پرداختیم و با انواع تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. این واقعیت را در نظر داشته باشید که هیچ اندیکاتور تکنیکالی کامل نیست. هیچ‌کدام از آنها سیگنال‌های تضمینی و ۱۰۰ درصد دقیق را ارائه نمی‌دهند. به همین خاطر تریدرهای باهوش همیشه به دنبال علائم هشداردهنده‌ هستند زیرا سیگنال‌ اندیکاتورهای آنها ممکن است غلط باشد.

تحلیل تکنیکال مسلماً می‌تواند سودآوری شما را به عنوان یک معامله‌گر بهبود بخشد. با این حال، چیزی که ممکن است بیشتر به رشد سرمایه شما در معاملات کمک کند این است که زمان و تلاش بیشتری را به فکر کردن در مورد اینکه اگر بازار بر خلاف جهت شما حرکت کند، چگونه باید واکنش نشان دهید، اختصاص دهید.

سوالات متداول تحلیل تکنیکال

1. اندیکاتورهای رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

برخی از اندیکاتورهای رایج شامل میانگین متحرک (MA)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر، مکدی و استوکاستیک هستند.

2. چگونه می‌توان سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرد؟

سطوح حمایت و مقاومت معمولاً در نقاطی که قیمت قبلاً تغییر جهت داده است شناسایی می‌شوند. این سطوح می‌توانند بر اساس سقف‌ها و کف‌های تاریخی، خطوط روند یا ابزارهایی مانند فیبوناچی تعیین شوند.

3. آیا تحلیل تکنیکال برای همه بازارها کاربرد دارد؟

بله، تحلیل تکنیکال می‌تواند در بازارهای مختلف مانند سهام، فارکس، کالاها و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار گیرد.

4. تحلیل تکنیکال چه تفاوتی با تحلیل فاندامنتال دارد؟

تحلیل تکنیکال بر اساس داده‌های قیمت و حجم و الگوهای قیمتی استوار است، در حالی که تحلیل فاندامنتال به ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر اساس عوامل اقتصادی، مالی و دیگر متغیرهای بنیادی تمرکز دارد.

5. آیا می‌توان با تحلیل تکنیکال همیشه سود کرد؟

هیچ روشی برای پیش‌بینی قیمت‌ها ۱۰۰% دقیق نیست. تحلیل تکنیکال می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرید، اما همیشه خطرات و عدم قطعیت وجود دارد.

6. چگونه می‌توانم مهارت‌های خود را در تحلیل تکنیکال بهبود دهم؟

برای بهبود مهارت‌های خود، می‌توانید کتاب‌ها و منابع آموزشی را مطالعه کنید، در دوره‌های آموزشی شرکت کنید، و با تمرین در حساب‌های دمو یا با استفاده از داده‌های تاریخی، تجربه کسب کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا