وانفینکس
استاپ لاس چیست و چگونه آن را به درستی تعیین کنیم؟

استاپ لاس چیست و چگونه آن را به درستی تعیین کنیم؟

8 تیر 1404

398

0

زمان تقریبی مطالعه: 16 دقیقه

در بازارهای مالی به‌ویژه ارزهای دیجیتال، نوسانات شدید قیمت پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است. در چنین محیطی، معامله‌گرانی که بدون برنامه‌ریزی وارد بازار می‌شوند در معرض خطر از دست دادن سرمایه قرار دارند. یکی از مهم‌ترین ابزارها که به معامله‌گر کمک می‌کند ریسک خود را مدیریت کرده و سرمایه‌اش را در برابر حرکات غیرمنتظره قیمت محافظت کند، دستور استاپ لاس (Stop Loss) یا حد ضرر است.

استاپ لاس در ظاهر ابزاری ساده است، اما نقش بسیار مهمی در موفقیت بلندمدت تریدرها ایفا می‌کند. این دستور به شما این امکان را می‌دهد که از قبل مشخص کنید در صورت رسیدن قیمت به یک سطح مشخص، معامله به‌صورت خودکار بسته شود و از ضرر بیشتر جلوگیری گردد. در واقع، استفاده از استاپ لاس نه‌تنها به معنای محدود کردن ضررهاست، بلکه نشانه‌ای از داشتن انضباط معاملاتی و پایبندی به استراتژی مشخص است.

در این مقاله قصد داریم به صورت جامع و مرحله‌به‌مرحله، تمامی ابعاد مرتبط با استاپ لاس را بررسی کنیم و با استفاده از مثال‌های واقعی در بازار، درک عمیق‌تری از نحوه تعیین استاپ لاس در معاملات ارائه دهیم.

حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟

استاپ لاس (Stop Loss) یکی از مهم‌ترین ابزارهای مدیریت ریسک در بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال است.
با استفاده از استاپ لاس، معامله‌گر می‌تواند سطح مشخصی از ضرر را تعیین کند تا در صورت حرکت خلاف انتظار بازار، معامله به‌طور خودکار بسته شود و از زیان بیشتر جلوگیری گردد.

به زبان ساده، استاپ لاس به معامله‌گر کمک می‌کند تا از قبل تصمیم بگیرد در صورت رسیدن قیمت به نقطه‌ای مشخص، از معامله خارج شود؛ نه زمانی که بازار او را مجبور به خروج کند.

فرض کنید یک پوزیشن خرید (Long) روی بیت‌کوین در قیمت ۶۰٬۰۰۰ دلار باز کرده‌اید و قصد دارید بیش از ۵٪ ضرر نکنید. در این حالت، می‌توانید یک استاپ لاس در قیمت ۵۷٬۰۰۰ دلار تنظیم کنید. اگر قیمت به این سطح برسد، پوزیشن شما به‌صورت خودکار بسته می‌شود و از ضرر بیشتر جلوگیری خواهد شد.

استاپ لاس در معامله خرید

حالا فرض کنید یک پوزیشن فروش (Short) روی بیت‌کوین در قیمت ۶۰٬۰۰۰ دلار باز کرده‌اید و قصد دارید بیش از ۵٪ ضرر نکنید. در این حالت، می‌توانید یک استاپ لاس در قیمت ۶۳٬۰۰۰ دلار تنظیم کنید. اگر قیمت به این سطح برسد، پوزیشن شما به‌صورت خودکار بسته می‌شود و از ضرر بیشتر جلوگیری خواهد شد.

استاپ لاس در معامله فروش

انواع استاپ لاس

در پلتفرم‌های معاملاتی، چند نوع مختلف از استاپ لاس وجود دارد که بسته به نوع بازار و استراتژی شما می‌توان از آن‌ها استفاده کرد:

استاپ مارکت (Stop Market)

زمانی که قیمت دارایی به سطح استاپ تعیین‌شده برسد، یک دستور فروش به‌صورت Market Order (سفارش بازار) صادر می‌شود که دارایی را با بهترین قیمت موجود در لحظه می‌فروشد. این نوع دستور باعث می‌شود معامله به‌سرعت اجرا شود، که یکی از مهم‌ترین مزایای آن است، به‌ویژه در شرایط پرنوسان.

با این حال، در بازارهایی که عمق کافی ندارند یا نقدشوندگی پایین است، ممکن است قیمت نهایی فروش با قیمتی که معامله‌گر انتظار دارد متفاوت باشد؛ به این پدیده لغزش قیمت یا اسلیپیج (slippage) گفته می‌شود.

استاپ لیمیت (Stop Limit)

در این روش، پس از آنکه قیمت به سطح استاپ تعیین‌شده رسید، به‌جای ارسال سفارش بازار، یک Limit Order با قیمتی مشخص ثبت می‌شود که تنها در صورتی اجرا خواهد شد که بازار به آن قیمت برسد یا از آن عبور کند.

مزیت اصلی این رویکرد، کنترل کامل بر قیمت اجرای معامله است و از لغزش قیمتی جلوگیری می‌کند. با این حال، ریسک مهم آن این است که در شرایط نوسان شدید یا حرکت سریع بازار، ممکن است قیمت هیچ‌گاه به سطح تعیین‌شده در سفارش لیمیت نرسد و در نتیجه، سفارش اجرا نشود و معامله‌گر در موقعیت ضررده باقی بماند.

تریلینگ استاپ (Trailing Stop)

حد ضرر شناور یا تریلینگ استاپ Trailing Stop نوعی دستور داینامیک است که با حرکت قیمت در جهت مطلوب (مثلا صعود قیمت برای معاملات خرید) به‌صورت خودکار سطح استاپ را نیز بالا می‌برد، اما در صورت برگشت قیمت، متوقف می‌شود و در صورت رسیدن به آن، فعال می‌گردد.

این نوع استاپ لاس به‌ویژه برای بازارهایی با روند مشخص و مداوم مناسب است، زیرا به معامله‌گر اجازه می‌دهد تا از حداکثر پتانسیل سود استفاده کند و هم‌زمان از ضرر در هنگام بازگشت بازار جلوگیری نماید.

تریلینگ استاپ

چه زمانی باید از حد ضرر استفاده کرد؟

یکی از سوالات رایج بین معامله‌گران این است که آیا در همه معاملات باید از استاپ لاس استفاده کرد یا نه. توجه داشته باشید در اغلب شرایط بازار، استفاده از استاپ لاس ضروری است، اما نحوه و محل قرار دادن آن بسته به سبک معامله‌گری، نوع بازار و شرایط تکنیکال متفاوت خواهد بود.

در ادامه، رایج‌ترین سناریوهایی که استاپ لاس باید بخشی از پلن معاملاتی باشد را بررسی می‌کنیم:

  • معاملات اهرمی (Leverage): زمانی که از اهرم یا لوریج استفاده می‌کنید، ریسک ضرر به‌طور تصاعدی افزایش می‌یابد. حتی یک حرکت کوچک خلاف جهت معامله می‌تواند کل مارجین را از بین ببرد. در این شرایط، نداشتن استاپ لاس می‌تواند به لیکوئید شدن کامل حساب منجر شود.
  • بازارهای پرنوسان: بازار رمزارزها به‌دلیل نقدشوندگی محدود و حجم کم در مقایسه با سایر بازارها، به‌شدت مستعد حرکات ناگهانی است. در این بازار، استاپ لاس نه‌تنها ابزاری برای جلوگیری از ضررهای بزرگ است، بلکه می‌تواند در حفظ آرامش روانی معامله‌گر نیز نقش مهمی ایفا کند.
  • اسکالپینگ یا معامله‌گری روزانه: در معاملات کوتاه‌مدت مانند اسکالپینگ یا معاملات روزانه، فرصت بازگشت قیمت بسیار محدود است. بنابراین، تعیین حد ضرر جزو اصول پایه در این سبک‌هاست.
  • معامله با اخبار اقتصادی: اگر در آستانه انتشار داده‌های اقتصادی، گزارش فدرال رزرو یا اخبار فاندامنتال مهم معامله‌ای باز کرده‌اید، نوسانات لحظه‌ای ممکن است قیمت را در چند ثانیه ده‌ها درصد جابه‌جا کند. در این شرایط، داشتن استاپ لاس بسیار حیاتی است.
  • انضباط در معامله‌گری: استفاده از استاپ لاس، معامله‌گر را ملزم به رعایت قواعد استراتژی معاملاتی خود می‌کند. این یعنی خروج در زمان مشخص، نه براساس احساسات که مستقیماً بر نتایج معاملات شما تاثیر می‌گذارد.

چه زمانی ممکن است استاپ لاس مناسب نباشد؟

در برخی استراتژی‌های خاص مانند معاملات هج‌شده (hedged positions) یا معاملات بلندمدت با تحلیل بنیادی قوی، ممکن است معامله‌گر تصمیم بگیرد به‌جای حد ضرر، از روش‌های جایگزین برای مدیریت ریسک استفاده کند (مانند کاهش سایز پوزیشن، یا بیمه کردن پوزیشن از طریق آپشن‌ها). با این حال، این نوع استراتژی‌ها اغلب مربوط به تریدرهای بسیار حرفه‌ای یا نهادهای مالی هستند و برای همه توصیه نمی‌شود.

روش‌های تعیین حد ضرر

جالب است بدانید قرار دادن استاپ لاس در جای نامناسب، تقریبا به‌اندازه نداشتن استاپ می‌تواند به ضرر منجر شود. استاپ خیلی نزدیک باعث استاپ اوت (Stop Out) می‌شود و استاپ خیلی دور نیز عملا بی‌اثر خواهد بود. بنابراین،تعیین نقطه‌‌ی منطقی و بهینه برای قرار دادن استاپ لاس، بسیار با اهمیت است.

sl چیست

در ادامه، رایج‌ترین و کاربردی‌ترین روش‌های تعیین محل استاپ لاس را بررسی می‌کنیم:

استاپ درصدی

در این روش، معامله‌گر بر اساس درصد مشخصی از سرمایه یا پوزیشن، میزان ضرر مجاز را تعریف می‌کند. برای مثال، اگر فقط ۲ درصد ضرر روی یک معامله را می‌پذیرید و قیمت ورودی ۱۰۰ دلار است، استاپ لاس روی ۹۸ دلار قرار می‌گیرد.

  • مزیت: ساده و مناسب برای مدیریت ریسک
  • ضعف: محل استاپ ممکن است با ساختار بازار یا تحلیل تکنیکال هماهنگ نباشد

استاپ بر اساس حمایت و مقاومت

در این روش، استاپ لاس کمی پایین‌تر از سطوح تکنیکال مهم (مثل حمایت‌ها یا کف‌های اخیر) قرار می‌گیرد، نه دقیقا روی خود آن‌ها. هدف این است که اگر قیمت به این سطوح نزدیک شد یا کمی از آن عبور کرد، به دلیل نوسانات جزئی بازار فورا از معامله خارج نشویم. این فاصله‌گذاری کمک می‌کند تا استاپ فقط زمانی فعال شود که سطح تکنیکال واقعا شکسته شده باشد.

برای مثال، اگر بیت‌کوین از سطح ۳۰٬۰۰۰ دلار برگشته و شما در ۳۱٬۰۰۰ دلار وارد معامله شده‌اید، ممکن است استاپ لاس را در ۲۹٬۸۰۰ دلار، یعنی زیر سطح حمایت قرار دهید.

  • مزیت: هماهنگی بالا با رفتار طبیعی بازار
  • ضعف: ممکن است نهنگ‌ها یا بازار قبل از حرکت اصلی، این سطوح را تست کرده و استاپ را فعال کنند، به این پدیده استاپ هانتینگ گفته می‌شود.

استاپ هانتینگ به شرایطی اشاره دارد که بازیگران بزرگ بازار، قیمت را با سفارشات سنگین به‌طور مصنوعی به ناحیه‌ی خاصی می‌کشانند تا دستورهای استاپ لاس جمع شده در آن محدوده را فعال کند، سپس قیمت به مسیر اصلی خود بازمی‌گردد. در این شرایط تریدرهای خرد با ضرر خارج شده و بازیگران بزرگ در بهترین قیمت وارد می‌شوند.

استاپ بر اساس اندیکاتورها

در این روش، از اندیکاتورهای تکنیکال برای تعیین فاصله منطقی استاپ استفاده می‌شود.

  • استاپ با استفاده از اندیکاتور ATR: این اندیکاتور نوسان اخیر بازار را اندازه‌گیری می‌کند. اگر ATR = ۱۵۰ دلار باشد، می‌توان استاپ را ۱.۵ یا ۲ برابر ATR پایین‌تر از قیمت ورود قرار داد.
  •  استاپ با میانگین متحرک (MA): مثلا قرار دادن استاپ زیر میانگین متحرک ۲۰ یا ۵۰ روزه در معاملات لانگ.
  • استاپ زمانی (Time-Based Stop Loss): در برخی استراتژی‌های کوتاه‌مدت، اگر قیمت در بازه زمانی مشخصی به تارگت یا حرکت مورد انتظار نرسد، معامله‌گر بدون توجه به قیمت فعلی از معامله خارج می‌شود. برای مثال، اگر اسکالپر هستید و انتظار دارید در ۱۵ دقیقه آینده حرکت قیمت مشخص شود، پس از ۲۰ دقیقه بدون حرکت، از پوزیشن خارج می‌شوید.
  • ترکیبی از چند روش (Confluence Stop): تریدرهای حرفه‌ای معمولا از ترکیب چند فاکتور استفاده می‌کنند، مثلا ۲ درصد ریسک، زیر سطح حمایت، با تایید اندیکاتور ATR.

نکات کلیدی

  • استاپ باید در جایی باشد که در صورت رسیدن قیمت به آن، تحلیل اولیه شما نقض شده باشد نه صرفا به خاطر نوسان‌های جزئی.
  • از قرار دادن استاپ دقیقا روی سطح حمایت یا مقاومت خودداری کنید؛ بهتر است کمی پایین‌تر یا بالاتر از آن قرار گیرد.
  • همیشه نسبت ریسک به بازده (Risk/Reward Ratio) را بررسی کنید؛ استاپ نباید به‌گونه‌ای باشد که پتانسیل سودتان را غیرمنطقی کند.

چگونه یک استاپ لاس منطقی تعیین کنیم؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای تعیین حد ضرر منطقی این مراحل را قدم به قدم طی می‌کند:

مرحله اول: تشخیص نوع استراتژی معاملاتی

پیش از آنکه محل قرارگیری استاپ‌لاس را مشخص کنید، لازم است ابتدا نوع استراتژی معاملاتی خود را بدانید؛ چرا که این موضوع مستقیما بر محل مناسب برای قرار دادن استاپ‌لاس تاثیر می‌گذارد.

  • آیا معامله‌گر روندی هستید و به دنبال حرکت در جهت ترند بازار معامله می‌کنید؟
  • آیا به‌عنوان یک ریورسال‌تریدر، منتظر برگشت قیمت از سطوح کلیدی مانند سقف‌ها و کف‌ها هستید؟
  • یا شاید در نواحی رنج معامله می‌کنید، یعنی زمانی وارد می‌شوید که قیمت بین یک سقف و کف نوسان دارد؟

در هر یک از این حالت‌ها، محل استاپ‌لاس متفاوت خواهد بود و باید پایین‌تر از سطحی قرار گیرد که در چارچوب استراتژی‌تان نقش کلیدی دارد.

مرحله دوم: شناسایی سطح نامعتبر شدن تحلیل

استاپ‌لاس باید در نقطه‌ای قرار گیرد که رسیدن قیمت به آن به‌معنای نادرستی تحلیل اولیه شما باشد. به بیان دیگر، اگر قیمت به آن سطح برسد، یعنی سناریویی که بر اساس آن وارد معامله شدید دیگر اعتبار ندارد.

برای مثال، اگر وارد یک پوزیشن خرید شدید چون انتظار داشتید سطح حمایت حفظ شود، استاپ‌لاس نباید روی حمایت یا در دل آن قرار گیرد، بلکه باید زیر آن تنظیم شود تا در صورت شکست واقعی سطح، معامله بسته شود.

در مقابل، اگر در نزدیکی مقاومت وارد معامله فروش شدید، استاپ‌لاس باید بالای آن مقاومت قرار گیرد، نه دقیقا روی آن؛ چرا که عبور قیمت از مقاومت نشان می‌دهد قدرت فروشندگان کاهش یافته و تحلیل شما نامعتبر شده است.

مرحله سوم: بررسی ساختار بازار

در این مرحله، باید رفتار اخیر قیمت را از منظر پرایس اکشن و ساختار بازار تحلیل کنید تا محل منطقی برای قرار دادن استاپ‌لاس را تشخیص دهید. موارد زیر را بررسی کنید:

  • آیا قیمت به‌تازگی یک سقف یا کف مهم ساخته است؟
  • آیا لیکوییدیتی (نقدینگی) بالای سقف یا زیر کف را جمع کرده و سپس برگشته؟
  • آیا نشانه‌ای از شکست ساختار (Break of Structure) در نمودار دیده می‌شود؟

پس از ارزیابی این عوامل، می‌توانید تصمیم بگیرید استاپ‌لاس را در کجا قرار دهید:

  • در پوزیشن‌های خرید، کمی پایین‌تر از آخرین کف مهم قرار می‌گیرد.
  • در پوزیشن‌های فروش، کمی پایین‌تر آخرین سقف معتبر تنظیم می‌شود.

این کار به شما کمک می‌کند تا از خروج زودهنگام جلوگیری کنید و فقط زمانی از معامله خارج شوید که ساختار بازار واقعا تغییر کرده باشد.

مرحله چهارم: تنظیم استاپ‌لاس با در نظر گرفتن نوسان

استاپ‌لاس صرفا نباید بر اساس سطوح تکنیکال تعیین شود؛ بلکه لازم است نوسانات طبیعی بازار نیز در نظر گرفته شوند تا از فعال شدن زودهنگام استاپ به‌دلیل حرکات معمول قیمت جلوگیری شود.

یکی از ابزارهای رایج برای سنجش نوسان، اندیکاتور ATR است که میانگین دامنه نوسان قیمت را در یک بازه مشخص اندازه‌گیری می‌کند. به‌عنوان مثال، اگر مقدار ATR برابر با ۵۰ باشد، یعنی قیمت در هر کندل حدود ۵۰ پیپ نوسان دارد.

  • استاپ‌لاس در معاملات خرید = زیر سطح حمایت − (0.5 تا 1.5) × ATR
  • استاپ لاس در معاملات فروش = بالای سطح مقاومت – (0.5 تا 1.5) × ATR

انتخاب ضریب مناسب به استراتژی شما، میزان تحمل ریسک و شرایط بازار بستگی دارد.

مرحله پنجم: بررسی نسبت ریسک به ریوارد

استاپ‌لاس فقط نقطه خروج در صورت اشتباه نیست؛ بلکه مبنای محاسبه نسبت سود به ضرر نیز هست. نسبت ریسک به ریوارد تعیین می‌کند که آیا معامله از نظر ریسک‌پذیری و بازدهی توجیه دارد یا نه.

برای مثال، اگر استاپ‌لاس شما معادل ۲٪ از سرمایه باشد، باید حداقل تارگت سودی بین ۴٪ تا ۶٪ داشته باشید، تا نسبت R/R برابر با 1:2 یا 1:3 باشد. این نسبت‌ها به شما اطمینان می‌دهند که حتی با چند معامله ناموفق، در بلندمدت همچنان سودده بمانید.

مرحله ششم: بررسی ناحیه لیکوئیدیتی

یکی از رایج‌ترین اشتباهاتی که معامله‌گران تازه‌کار مرتکب می‌شوند، قرار دادن حد ضرر (Stop-Loss) در نقاطی است که دقیقا زیر نواحی حمایتی یا مقاومتی اخیر قرار دارند. در چنین شرایطی، بازار اغلب ابتدا به این نواحی نفوذ می‌کند، استاپ‌ها را فعال می‌سازد و سپس در همان جهتی حرکت می‌کند که معامله‌گر پیش‌بینی کرده بود، اما این بار بدون

برای جلوگیری از این موقعیت، پیشنهاد می‌شود که حد ضرر را کمی دورتر از ناحیه حمایتی یا مقاومتی قرار دهید:

  • در موقعیت‌های خرید (Long)، استاپ‌لاس را چند تیک پایین‌تر از کف قبلی (Low) تنظیم کنید.
  • در موقعیت‌های فروش (Short)، حد ضرر را چند تیک بالاتر از سقف قبلی (High) قرار دهید.

علاوه بر این، آشنایی با مفهومی به نام liquidity sweep (جارو کردن نقدینگی) می‌تواند درک بهتری از رفتار بازار در این نواحی به شما بدهد. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که بازار برای جذب نقدینگی، به‌طور موقت به سطحی خاص نفوذ می‌کند و پس از فعال‌سازی سفارشات متوقف‌شده، مجدد به مسیر اصلی خود بازمی‌گردد.

اشتباهات رایج در تعیین حد ضرر

اشتباهات رایج در استفاده از استاپ لاس

استفاده از استاپ لاس تنها در صورتی مفید است که به‌درستی تنظیم شده باشد. بسیاری از معامله‌گران با وجود اینکه از استاپ لاس استفاده می‌کنند، به‌دلیل خطاهای رایج همچنان دچار زیان‌های سنگین می‌شوند. در ادامه، مهم‌ترین اشتباهاتی که باید از آن‌ها اجتناب کرد را بررسی می‌کنیم:

  • قرار دادن استاپ لاس دقیقا روی سطوح حمایت یا مقاومت

قرار دادن استاپ روی عددهای رند یا دقیقا زیر یک سطح حمایتی شناخته‌شده یکی از متداول‌ترین اشتباهات است. بازار اغلب این سطوح را تست می‌کند، استاپ‌ها را فعال می‌کند، و سپس به روند اصلی بازمی‌گردد. بنابراین، استاپ را کمی پایین‌تر یا بالاتر از این سطوح قرار دهید، جایی که در صورت رسیدن قیمت به آن، تحلیل شما به‌درستی نقض شده باشد.

  •  تغییر دادن یا حذف استاپ با احساسات

یکی از بدترین تصمیم‌ها در لحظه، جابجا کردن استاپ یا حذف کامل آن است، به امید اینکه قیمت باز خواهد گشت.
این تصمیم معمولا باعث ضررهای بزرگ‌تر و از دست رفتن کنترل روانی می‌شود. قبل از ورود به معامله، استاپ را براساس استراتژی مشخص تعیین کنید و به آن پایبند بمانید.

  • استاپ‌های بیش از حد نزدیک

استاپ‌هایی که بیش از حد نزدیک به نقطه ورود قرار دارند، در اغلب موارد توسط نوسانات طبیعی بازار فعال می‌شوند، حتی اگر جهت کلی تحلیل شما درست باشد. حتما میزان نوسان روزانه یا ATR را در نظر بگیرید و فضای کافی برای تنفس بازار بگذارید.

  • نداشتن نسبت منطقی ریسک به ریوارد

بسیاری از تریدرها استاپ مشخص دارند، اما تارگت مشخصی ندارند یا نسبت سود به ضرر آن‌ها منطقی نیست. پیشنهاد می‌شود نسبت R/R حداقل ۱:۲ یا بالاتر را در معاملات رعایت کنید. یعنی سود بالقوه باید دست‌کم دو برابر ضرر احتمالی باشد.

  • استفاده نکردن از استاپ در معاملات اهرمی

در بازارهایی مانند فیوچرز یا مارجین، بدون استاپ وارد شدن معادل قمار با سرمایه کامل شماست. ریسک لیکوئید شدن حتی با یک حرکت کوچک هم وجود دارد. بنابراین در همه معاملات اهرمی، استاپ باید بخش ثابت استراتژی شما باشد.

جمع‌بندی

در دنیای پرتلاطم بازار ارزهای دیجیتال، مدیریت ریسک مهم‌تر از تحلیل است. بسیاری از تریدرها تصور می‌کنند سود در گرو پیدا کردن بهترین نقطه ورود است، اما در عمل آن‌چه باعث ماندگاری یک تریدر در بلندمدت می‌شود، نحوه مدیریت خروج، کنترل ضرر و محافظت از سرمایه است.

استاپ لاس دقیقا در این نقطه وارد می‌شود؛ ابزاری به‌ظاهر ساده، اما با تاثیر عمیق بر نتایج معاملات. در نهایت، داشتن یک استاپ لاس خوب، به‌معنای محدود کردن ضرر نیست؛ به‌معنای آزادی ذهنی برای اجرای استراتژی، بدون ترس و بدون دخالت احساسات است.

نوشته های مشابه

دیدگاه‌ها

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

آخرین مقالات

برترین ارزها